صفحات

۱۳۹۱ اردیبهشت ۴, دوشنبه

درک جمال یار

درک جمال یار


اَینَما تُوَلوا فَثَمَّ وَجهُ الله (115 آل عمران) : به هر کجا که نگاه کنی، پرتوی روی اوست. آیا ما واقعاً به درک این مطلب رسیده ایم یا فقط آیه ای است در قرآن؟
می بینیم که افراد زیادی ادعای نزدیکی به خدا را دارند ولی آیا واقعاً به هر جا می نگرند پرتوی روی او را می بینند؟
درک که اتفاق افتاد، دیگر فراموش شدنی نیست.
آنطور که در تاریخ هست، لیلی خیلی هم زیبا نبوده، و حتی کمی هم زشت بوده. وقتی داستان عشق لیلی و مجنون همه جا پیچید، همه مشتاق دیدن او شدند و وقتی حاکم هم خواست او را ببیند و گفت لیلی را بیاورید ببینم که آن کسی که این عشق را به پا کرده کیست. لیلی را آوردند:
گفت لیلی را خلیفه ، کان تویی       کز همه خوبان تو افزون نیستی
گفت خاموش، تو مجنون نیستی           عیب دانی از چه خیزد؟   خیزد از عقل ملول
ولی اگر از چشم عشق بنگریم، دیگر عیبی یا حسنی نیست. عاشق فقط هست. کس که عاشق است، در جمال یار نقص یا عیب و اشکال نمی بیند . در خلقت عیبی نیست ولی از دید یک عقل گرا همه چیز پر از اشکال است و خلقت سر تا پا عیب و اشتباه است و همه می گویند : چرا این را اینگونه آفریدی ؟ آن را .....
صورتش بر جاست این زشتی ز چیست؟
به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم      به دریا بنگرم، دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت    نشان از قامت رعنا تو بینم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر